~*dailydairy*~

بهش میگن خاطره...

بهش میگن خاطره...

:)
با تشکر از بیان عزیز که به وب قبلیم گند زد
ولی ازونجایی ک اینجانب خیلی ارادم زیاده
همه مطالب وب قبلیمو میزارم اینجا
و با قدرت ادامه میدم😂😂😂😂

آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۷/۰۳
    :|
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۲ تیر ۹۵، ۲۱:۴۴ - ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    اخی

ادبیات چی میگه؟؟://

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۲۰ ب.ظ

ادبیات میخاست بیرونم بندازه:|||


آقا امروز من زنگ قبل ادبیات رو یخا لیز خوردم افتادم داغون شدم:|


حالا دردش ی طرف


حرفای بقیم ی طرف!!!اخه از اون روزی ک برف اومد من مث ندید بدیدا رو اسفالت مدرسه ک یه تیکه هاییش یخ زده بود بازی میکردم


دقیقن هرروز و هر زنگ


و هر روزو هر زنگم هی بچه ها مدرسه رد میشدن و میگفتن میوفتی حالاااا حالا سرت میشکنههه


حالا داغون میشیییی حالا به فنا میرییی


بچه ها کلاس خودمونم ک هیچی!!بجا اینکه خودشون بیان بازی فقط غر میزدن


منم هی نگاشون میکردمو میگفتم مرسی ک نگرانمین:||||


اونام میگفتن ب درک هر غلطی میخای بکن و میرفتن:|||


حالا امروز واقعنه واقعا قصد نداشتم بازی کنم


داشتم میرفتم دنبال منصوره ک یهو زیر پام خالی شدو...:D


بعده کلی کولی بازی و جیغو عایو عوی رفتم سر کلاس و ناهارمو گذاشتم رو بخاری ک گرم شه 


بعد دوستمم اومد ناهارشو گذاشت رو ظرف غذا من چون ظرف غذاش پلاستیکی بود


بعد تهمتن اومد وارد کلاس شد همون موقه گف اینا مال کین؟؟بیاین ور دارین غذاتونو منم حوصله بحث نداشتم برا همین پاشدم ک بردارم غذامو


جلو خانوم ک رسیدم یهو ایستادم و اروم گفتم سلام خانوم


اونم یهو گفت دیگه سر کلاس من نیا!!الانم برو بیرون


من اول اینجوری نگاش کردم:|


بعد گفتم باشه


و رفتم پالتومو بردارم ک برم بیرون ک یهو جیغ زد کجااا


منم گفتم بیرون دیگه:|


گفت بشین تا من حسابتو برسم بعدا


منم خندیدم گفتم خو باشه


بچه هام از خنده ک پوکیده بودن دگ


اونم عصبانی نگام کردو گفت تکلیفتو با مدیر روشن میکنم


زنگ ک خورد پاشدم برم دفتر ک تکلیفم روشن شه ک منصوره سرم جیغ زد گف عادم شو باشه؟؟؟


عاخه خانوم تهمتن هیچی نگفت بم خودم بصورت داوطلبانه میخاستم برم دفتر خخخ


فک کرده من اعصاب دارم عاخه؟؟؟-____-


.


.


.




بخشی از محاورات درون سرویسی خخخ


.


.


.


.




A :بنظر من زنا به یه دسته تقسیم میشن!!همشون کلا بی رحمن


.


.


h :نه به دو دسته تقسیم میشن!یکی بی رحم و یه نگاه به من میندازه و آرومتر میگه یکی هم بی رحم تر


.


.


و منم مثله همیشه خودمو قاطی بحثاشون نمیکنم:)


.


.




امروزم داشت میگفت بنظرم همه دخترا خنگن


من اینجوری نگاهش کردم:||


و گفت نه البته بحث شما از بقیه جداست


خخخ حتما منظورش این بوده ک خنگ تر=))))


همون بهتر ک نذری بش نرسید اصن:||||


بچه پررو





  • ~*FaTemE BaNoOoOo*~ --

نظرات  (۱)

Hvor ser den altså skøn ud til dig -jeg ville aldrig selv kunne bære den farve, men den er helt pefekrt til din fine kulør!
پاسخ:
هااااا؟؟؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">