#94
جمعه, ۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۲۵ ب.ظ
گفتم سعی میکنم!!وقتی تو قبلا تونستی منم میتونم
گفت خیلی بی انصافی فاطمه
من اعتمادندارم
من میترسم
من هنوزم....
من دلم واسش تنگ شده
من نمیخام حمید بیاد تو زندگیم
من میترسم از ته این رابطه
من از مهربونیاش میترسم
از نگاهاش وقتی از دستم عصبانیه
از ناراحتیاش
از خوشحالیاش
از وقتایی که میگه دوسم داره
از وقتایی که نمیگه و میگه همیشه بت نمیگم این حرفو!!باکارام بت ثابت میکنم
از وقتایی که میگه دیوونم کردی دختر!!
از وقتایی ک بحثو عوض میکنمو جوابشو نمیدم
من نمیدونم چمه
فقط میترسم
فقط گیجم
فقط نمیدونم چیکار باید بکنم
چه کاری درسته چه کاری غلط
من فقط...
- ۹۵/۰۱/۰۶