#شروعی_دوباره
هــــــــــوف بلاخره انتقالشون دادم!!!!!!!
سلاااااااااام سلاااااااااااااام
عیدتون مباررررررررررک
امیدوارم سال خوبی داشته باااااشین♥
ی چند وقته ننوشتم براهمین تنبل شدم
نوشتنم نمیاد:(
ولی کلی اتفاق باحالو اینا افتااااااد
خیلی خفن=))))))
از عیدمم همینو براتون بگم ک بابابزرگم24 اسفند مررد
مام25دگ رفتیم اهواااااااز تااااااااااااااااااااااااااا همین امروز
الان یک ساعته ک رسیدم اصفهان
روز اول ک اهواز بودیم ک همش گریه و اینا اصن من هنگ بودم براچی دارن گریه میکنن
خودم ک ی قطره اشکم نریختم:|
چقد مرده پرستن ایرانیا واقعا-___-
من ک انقد زبون ریختم تا رسیدیم
مامانم در گوشم گف یا میری بیرون از اتاق یا خودم میندازمت و زبونتو میکنممممممم
خخخخ
والااااه
بعدشم ک داشتم با حمید میچتیدم همش
اونم همون روز داشت میرفت قشم و تو راه بود منم بیکار گیر اورده بود خخخ
یه هفته بود باش قهر بودم ولی تا پی ام داد یادم رفت ج شو ندم
خخخخ
از فرداشم ک مسجدو قبرستونو اینا بود همش ولی خب بازم خوش گذشت
خیلی خندیدیم:D
شبش ک برگشتیم خونه مامانبزرگم داشتم با عمم میحرفیدمو بش گفتم دلم میخاد مژه بکارم ببینم چ شکلی میشمو اینا
فرداش صدام کرد گف بیا میخام ریمور مژه هامو امتحان کنم رو مژه هات
اخه ارایشگره
ریمور چیزیه ک چسبی ک واسه کاشت مژه میزننو خنثی میکنه و باعث میشه مژه مصنوعیه بکنه
منم از خدا خاسته نشستم تا واسم مژه گذاشت
بعد ک کارش تموم شد گفت ن ولش کن برش نمیدارم خوشگل شدی
عا منم ذوووووق
عا مامانمم حررررص میخورد هی=))))))))))))
اصن فک کنم عمم از لج مامانم مژه کاشت واسمو هیچیم پول نگرفت خخخخخخخخ
البته فقط دمشو گذاشت
کامل نکاشت
واسه همین اصن ملوم نی مصنوعین خخخخخ
اوممم
اهان
یبار رفتیم بیرون با مامانمو اجیم
رفتیم بازارو اینا
ینی من داغون شدممممم
هی میگفتم وای کاش باز برگردیم اهواز واسه زندگی
همه جا اهنگ حامد پهلانو امید جهانو اینا بود
همه اهنگاشونم قر دارررررر
تو پاساژا ک چند مورد دیدم مردم دارن میرقصن=)))))))
خلاصههه
ادم ک قدم میزد تو خیابونا انرژی میگرفت
وای سال تحویلو بگم برااااتووووووون
من ک ساعت7:44دقیقه بیدار شدم
تا7:55داشتم جوابای پی امای دیشبمو میدادم
بعدشم رفتم اماده شمو اینا
8:10 اومدم سر گوشیم دیدم یه عالمهههههههه پیام عیدت مبارکو اینا اومده واسم
مامان بابامم داشتن صبحونه روحنارو میدادن
نگا مامانم کردم گفتم سال تحویل ساعت چنده؟؟:|
گف هشتو بیست دقیقه
دوباره نگا گوشیم کردم
بعد جیغ زدم ننننننننننن ساعت 8 بودهههههههههه
چرا ب من نگفتییییییین
حالا کل فکوفامیلم اونجا بودن
تلوزیونم رو شبکه منوتو بود هرچی زورشون کرده بودم بزنن شبکه سه ک احسانو ببینم نزدن
بعد ک گفتم سال تحویل شده قیافه هاشون اینجور شد:|||
نگا گوشیاشون کردنو گفتن ع عید شده
تا دو دقیقه همه ب هم نگا میکردیم پوکر فیس
بعد دگ کم کم از حالت بهت در اومدنو رو بوسیو ماچو اینا
بعدم ک نشستن استیج دیدن
منم ک در تمام این لحظات درحال چتو تبریکو اینا بودم
عصرشم خالم اینا اومدن اهواز و باهم رفتیم ابادان
واییییییی
واااااااااااااااایییییییی
وااااااااااااااااااااااایییییییی
ابادان نبود کههههههه
لاس وگاس بوووووووووووووووووود
ماشینا همه پلاک اروند
تیپوقیافه در حد وحشتنااااک خفن
از هر ماشینیم صدا اهنگو رقصو اینا میومد
عا همه پسر دختراهم خوشگللللللللل
ب مامانم میگفتم من میرم خودمو مینداز جلو یکی ازین ماشینا و تصادف میکنم و تو گیر دار بیمارستان صاحب ماشینه عاشقم شه
خخخخ
کنسرت مهدی یراحیم بود شب اول ک بخاطر ...بودن شانسم بش نرسیدم:||||
از درسو کنکورم همینو براتون بگم ک دوتا کتاب بیشتر نبردم اهواز
نیم ساعتم بیشتر درس نخوندم سر جمع
خخخخ
امسالو ک هیچی
ببینم سال دیگه چ میکنم
دارم یه داستان مینویسم میخام بزارم اینجا تو وبم
فقط نمیدونم یه دفه ای بزارم یا قسمت قسمت!!
نظر شما چیه؟
- ۹۵/۰۱/۰۸