~*dailydairy*~

بهش میگن خاطره...

بهش میگن خاطره...

:)
با تشکر از بیان عزیز که به وب قبلیم گند زد
ولی ازونجایی ک اینجانب خیلی ارادم زیاده
همه مطالب وب قبلیمو میزارم اینجا
و با قدرت ادامه میدم😂😂😂😂

آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۷/۰۳
    :|
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۲ تیر ۹۵، ۲۱:۴۴ - ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    اخی

۱۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

سلاااااااام


بعده کلی مدت بلاخره ی اتفاق هیجان انگیز افتااااااد


شاید باورتون نشهههه ولی دارم میرم راهیان نوووور دوبارهههه


امروز از خوشحالی دلم میخاست گریهههه کنمممم


انقد خوشحالم ک حد ندارهههه


مامانم راضی نیست ولی انگار بابام اوکی داده


خخخخخخ 


وایییی توروخدا دعا کنین جور شههههه


خییییییلیییییی ذوق دارررررم


ینی خیلی خوشحال بودم


بعد با حمید دعوام شد


بام قهر کرد


خب میدونم دختر بدیم


ازش معذرت خاهی کردمو بش گفتم بیا مثه قبلمون شیم


و کلی حرف زدم


اونم گفت اوکی


میدونم ناراحت شده


میدونم


ولی چیکار کنم خب


هرچی باخودم کلنجار میرم نمیتونم


نمیشه


پسر خوبیه


کلی ادم دوسش دارن


ولی اونی که من میخام نیست


شایدم باشه


ولی هنوز باید تلاش کنه خخخخ


.


.


.


.


چند روز پیشاهم با منصوره رفته بودیم بیرون


خییییلیییی دلم واسش تنگ شده بود


یکم تو اصفهان تاب خوردیم


و اخرشم رفتیم کافی شاپ 


منصوره تو اینستا پیدا کرده بود کافه هه رو و عاشق کافه ایه شده بود خخخخ


خیییلیییی خوش گذشت


ینی من انقد چل بازی در اوردم که منصوره گفت فاطی من دیگه باهات نمیام بیرون خخخ


میدونم دختر وقتی میره بیرون باید سرو سنگین باشه


ولی خب نمیتونم:(((


اصن نمیشه دیوونه بازیامو کنار بزارم خخخ


تو کافی شاپه ی پیرزنو دخترو دومادش اومده بودن


این زنه از اوووووول ب من زل زده بودو میخندید تا وقتی ک رفتیم


منم هی لبخند ژکوند میزدم بش خخخخ


اوممم دگه چی بگم


اها امروز باز سر زنگ ادبیات با تهمتن دعوام شد


نیم ساعت اولو نرفتم سرکلاسش مشاوره بودم


داشتم درباره ترازم میحرفیدم با مشاور و یکم طول کشید


بعد ک رفتم سرکلاس گف چرا الان اومدی


پوکرفیس نگاش کردمو گفتم میخاین برم؟؟؟


گفت نه نیاز نکرده بیا بشین


و واست تاخیر غیرمجاز زدم


رفتم سمت در کلاس گفت کجا میری


گفتم میرم تاخیرمو مجاز کنم


گفت الان بشین دوساعت دیگه برو مجاز کن


منم نگاش نکردم دگ و نشستم


کلی حرصش گرفت^____^


اوممم امروزم تو کتابخونه با نیلوفر کلی خابیدیم


من ک از ذوق راهیان نور درس خوندنم نمیومد خخخخ


.


.


.


.


پ ن:این اهنگه بهت عادت کردم از حامد برادرانم خیلی خفنه ها


خیلی خوشگلههه


شادم هست تقریبا


ازون شاد قشنگا


دوست داشتین دان کنین^___^



شاید بهم بگی خیلی بد و غدم


خب من مدلمه به توچه، مدلمه


مدلمه به توچه، مدلمه




بگو دوستات بیان فدا سرت باز روزارد


لبت باش هماهنگه پارت به پارت


خالی کنیم شبا سلامتی باطلا


چون ندادم ادامه رارو


زنگ بزن خالی شی با چند تا فحش


منم تو فکرو حل میشه فردا مشکل


نری تو درخت یه وقت مست با پرشه


خودت بری بمونه همه حرفا پشتت


باهات حال کردم قبل اینکه شلوارلیت دراد


باهات مست بودم مست اون شرابی ی لبات




چه شبایی که خراب میرقصیدیم ما تا صبح


عینه دیوونه ها شدیم میزدیم رو گارما زور


خیلی زود جفتمون پس میدیم کاماشو


فقط سر قرارمون بمون


هر جا رفتی بازم برام بمون یه دوست


میفرستم برات از راه دور یه بوس




به حرفم رسیده خودش گم شده فکرش


تو چند هفته پیشه میخواد برگرده


به عقب نه نمیشه


اینقدر زل نزن به ساعت


هیچ عقربه ای که بیبی برعکس نمیره


برگرده دیره میخواد برگرده دیره


هیچ عقربه ای که بیبی برعکس نمیره


برگرده دیره


مدلمه به توچه مدلمه


مدلمه به توچه مدلمه


.


.


.


قشنگه


#چشمک_وانتونز


.


.


.


.


دیروز خوب بود


خوش گذشت


نوشتنم نمیاد


خوبه


باید خوب باشه


باید ذهنمو خالی کنم


از کسی که دوسش دارم


از کسی ک دوسم داره


از این جیزایی که فقط الکی وقتمو میگیره و اخرشم هیچی به هیچی


ولی...


یکم خستم


زندگیه من نباید اینجوری میشد


کاش زودتر بزرگ شم


۱۷-۱۸سالگی عجیبه واسم


من هنوز خیلی بچم


من هنوز دست از دیوونه بازیام برنداشتم


من بلدنیستم مثه بقیه هم سنام سیاست داشته باشم


بلد نیستم نخندم


بلد نیستم حرفمو نزنم


بلد نیستم بقیه رو ناراحت کنم


من دیونه بازیامو دوست دارم


خلو چل بازیامو دوست دارم


مدلمه~___-


من بلد نیستم بزرگ باشم

گفتم سعی میکنم!!وقتی تو قبلا تونستی منم میتونم


گفت خیلی بی انصافی فاطمه


من اعتمادندارم


من میترسم


من هنوزم....


من دلم واسش تنگ شده


من نمیخام حمید بیاد تو زندگیم


من میترسم از ته این رابطه


من از مهربونیاش میترسم


از نگاهاش وقتی از دستم عصبانیه


از ناراحتیاش


از خوشحالیاش


از وقتایی که میگه دوسم داره


از وقتایی که نمیگه و میگه همیشه بت نمیگم این حرفو!!باکارام بت ثابت میکنم


از وقتایی که میگه دیوونم کردی دختر!!


از وقتایی ک بحثو عوض میکنمو جوابشو نمیدم






من نمیدونم چمه


فقط میترسم


فقط گیجم


فقط نمیدونم چیکار باید بکنم


چه کاری درسته چه کاری غلط


من فقط...