#joje_yalda
آخره پاییز شده ها...
جوجه هاتونو شمردین؟؟؟
پاییز خود را چگونه گذراندین؟؟؟
خب خودم اول میگم
پاییزم در کتابخونه گذشت همش
مدرسه-دسشویی-کتابخونه-دسشویی-پارک-کتابخونه-خونه-واتس آپ-اینستا-تلگرام-لاین-اینستا-وبلاگم-اینستا-تلگرام-دسشویی
-_______-
خب پاییزی سرشار از قهرو آشتی و کنتاکتو دعوا و جیغو دادو شکست عشقی و دایرکتای جذابو باحالو و استاد یکتا و درسو کنکورو آزمونو تلفنو قدم زدن تو مسیره کتابخونه و کتک کاری و گیر دادنای قیصریه نکبت:|||(مسعول کتابخونه)
به من میگه موهاتو بکن توووو
به منننننننن!!!!
بههههه مننننننننن!!!!
خجالتم نمیکشهههه
امروز نتیجه امتحان فیزیکم اومد
شدم ۱۸
خب پیشرفت قابل توجهی‌داشتم
از ۱/۷۵رسیدم به۱۸
😂😂😂😂😂😂😂
دیشب کلی با محمد جواد حرف زدمو بحث کردیمو اینا
آخره سرم ب این نتیجه رسیدم من خییییلی بچمممم
خیییلییی
ممد جوادم گفت تا آدم نشم بام حرف نمیزنه دیگه:(((
ولی دروغ گفت چون امروز بش پی ام دادم جوابمم داد خخخخ
یادش میره قرار بود قهر کنه😂😂😂😂
تازه باهم کلی ادمم سرکار گذاشتیمو هی میخندیدیم خخخخ
هعیییی ممد جوادم شانس نیورد از زندگیش
بضی وقتا به زندگیه بعضی آدما نگاه ک میکنم برام عجیبه چطور میتونن بخندن
شاد باشن
بیخیال باشن
#brother
.
.
.
.
.
دیشب یه اتفاقی افتااااااد عجییییب بامزهههه و خنده دااار
ولی خب هم طولانیه
هم نمیخام همه بفهمن!!!:||||
بعدا ی وب دگ میزنم این چیزای دخترونه و جذاااابووو اونجا میگم خخخخ
.
.
.
امروز ک رفتم کتابخونه دیدم هیچکی حال درس نداره
خودمم اصلننننن نمیتونستم تمرکز کنم!!انقد این دوروز اعصابم خورد بود که شب هی از خاب میپریدم الکی-__-
دگ منم اصن کتابامو از تو کیفم در نیوردم
عاطفه زود اومد منم گفتم عاطی حال درس نی
گف خیلیم هست
بعد رفت درس بخونه
پنج مین اومد گف فاطیییی واقعا حسش نیییی
بعد هیچی دگ
من نتمو وصل کردم یکم چت کردمو اتفاقا همون موقه پویا پی ام داد سلام
منم جواب دادمو
Medad Feshari:|: Belakhare on pouya shodm k hamash mikhasti
Medad Feshari:|: 😃
Medad Feshari:|: Maghrooooor
Medad Feshari:|: 👌
Medad Feshari:|: 😃👌
چند ماه پیش ک خیلی حرف میزدیم باهم میخاستم ی آدم دیگه بسازم ازش اصن
فکر کنم موفق شدم
خب خوشحالم:)
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعد با ممد جوادم رفتیم گروه و چرتو پرت میگفتیمو میخندیدیم خخخخ
امروز با ادمایی حرف زدم ک یه سال بود سمتشون نرفته بودم
کلی تجدید خاطره کردیم خخخ
بعدشم عاطی اومد گف بریم پارک
باغ بانوان جلو کتابخونه هست ک رفتیم اونجا
کلی عکس گرفتیم و خندیدیم بعد برگشتیم کتابخونه
بعد نشستم یه قسمت orginalsرو دیدم
ای جونممممم کلاااووووس=))))
خیلی قشنگه فیملششش
خب نیلوفرم ک باهام قهره
منم ک با منصوره قهرم
ینی بش نگفتم قهرم
ب صورت خودجوش قهر میکنمو اشتی میکنم
اونم اصولا متوجه نمیشه
ولی دیروز ک داشتیم حرف میزدیم ی چیز گفت ک ب دلم نشست
گفت من تورو نشناسم که باید برم بمیرم
منصوره مرسی که منو میشناسی^___^
یبار دگم یکی انگار بم گفته بود اینو
عاها افشینم یبار بم گفت
گفت فاطمه من تورو نشناسمت ک باید برم بمیرم
و من اون روز از خنده دل درد گرفته بودم
خخخخخخخخ
با افشینم قهرم راسی😂😂😂😂😂
عاطفه هم الان بام قهر کرد
چون میخاس عکس بی حجابمو بزاره پروفش ولی دعواش کردم:///
ب درک ک قهره
والا-_____-
خب دگه خیلی حرف زدم تازه دوتا جریان اصلی رو هم نگفتم براتون خخخ
ی موضوع دیگم پیش اومده واسم:(
خیییلی بده
هوفففف
راستی پیشاپیش یلداتون مبارک:)
